مترسک ها ایستاده می میرند...
باور نکرد حسرت مردی که زیر پاش،
ته مانده ی غرور جوانیش می شکست... (ا.تنها)
پی نوشت:
با اینکه سالهاست عاشق کسی هستم که در زندگی ام
حتی یک بار هم او را ندیده ام،[با وجود این]
این وبلاگ مخاطب خاص ندارد!
ضمنا
همه ی این ها
انعکاس حالات و روحیات شاعرانه و عاشقانه ای است که
در قالب شعر و نثر و ترانه و محاوره هایی بازتاب پیدا می کند!
همین!
♥ سه شنبه 93/2/9 ساعت 9:1 عصر توسط " تنها "