شعر درمانی!
هر که از غم بگریزد به پناه خویشی
چه کنم من که به جز خویش کسی نیست مرا!
بهمن میری
بیگانه زآشنایان گر گشته ام عجب نیست
بسیار آزمودم یاران آشنا را!
طبیب اصفهانی
از میان این همه همراهیان نیمه راه
آزمودم غصه را دیدم رفیقی قابل است!
سید محمود توحیدی(ارفع)
طعنه خلق و جفای فلک و جور رقیب
جمله هیچند اگر یار موافق باشد!
شوریده شیرازی
دوش با یاد تو در خلوت ما بزمی بود
خلق گفتند که سودازده تنهاست هنوز!
لعبت شیبانی