امشب به ساز خاطره مضراب می زنم...
امشب به ساز خاطره مضراب می زنم
مضراب را به یاد تو بی تاب می زنم
آری، کویر عاطفهام، تشنه توام
دل را به یاد توست که بر آب می زنم
فانوس آسمانی و من هم ستاره وار
چشمک به سوی زورق مهتاب می زنم
رفت آن شبی که اشک مرا خواب میربود
"امشب به سیل اشک ره خواب میزنم"
بین هجوم این همه تصویر رنگ رنگ
تنها نگاه توست که در قاب میزنم
شعر: حسین منزوی
نوازنده تار(مرحوم لطفی)، اثر ایمان ملکی،رنگ و روغن روی بوم،1377
دل نوشت:
♥ این روزها نوازنده خوبی شده ام...
دلم شور می زند،
چشمانم تار...! ♥
♥ دوشنبه 92/7/29 ساعت 12:32 عصر توسط " تنها "