اسلایدر

من زنده بودم اما انگار مرده بودم... - تنهای تنها
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من زنده بودم اما انگار مرده بودم...


من زنده بودم اما انگار مرده بودم

از بس که روزها را با شب شمرده بودم

 


یک عمر دور و تنها، تنها به جرم این که:

او سرسپرده می خواست، من دل سپرده بودم

 


یک عمر می شد آری در ذره ای بگنجم

از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم

 


در آن هوای دلگیر وقتی غروب می شد

 گویی به جای خورشید من زخم خورده بودم

 


وقتی غروب می شد وقتی غروب می شد

کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم

 

 


شعر: محمدعلی بهمنی

با صدای هومن بختیاری

دریافت

 

 



♥ پنج شنبه 91/11/19 ساعت 3:14 صبح توسط " تنها "